معلم مَه برای آموزش از راه دور توی تلگرام یه گروه زده و هر از گاهی یه سری تمرین میگه و از بچهها میخواد توو دفتر بنویسن و براش عکس بگیرن و بفرستن.هر کسی ممکنه از عکسا سرسری رد بشه اما من با ذوق دوچندان به عکسا نگاه میکنم و دنبال یه نشونه از خونهشون میگردم.رنگ دیوارا، پنجرهها، فرشا و ... هر چیزی که نشونِ خونه رو داشته باشه؛ دلم گرم میشه انگار از دیدن مجازی خونههایی که گرمتر و صمیمیتر از خونهی ماست و براشون قصه میسازم توو ذهنم. اونا منتظر هم دیگهن؟ توو ساعتایی که کنار همن چی به هم میگن؟ چه فیلمی میبینن؟ همدیگه رو چی صدا میکنن؟ دلشون برای هم تنگ میشه؟ حس میکنن که یه خونوادهن؟ به هم افتخار میکنن؟ به هم پناه میبرن؟ به هم امید دارن؟ این پست قرار بود در مورد ریل راه آهنِ باشد، نه آسمان...
ما را در سایت این پست قرار بود در مورد ریل راه آهنِ باشد، نه آسمان دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 0saudade2 بازدید : 16 تاريخ : پنجشنبه 6 بهمن 1401 ساعت: 12:40